اصل برابری انسانها یکی ازارزش ها و اصول اعتقادی بنیادین سوسیال دموکراسی می باشد. تردیدی نیست که افراد انسانی چه از نظر جسمانی و چه از نظر هوشی ، روانی، توانایی ها و استعدادها یکسان و برابر نبوده و کم و بیش متفاوتند، اما در یک جامعه انسانی ، متمدن و پیشرفته این تفاوتها نباید مانع آن گردد که بپذیریم “انسان ها با حقوق انسانی مساوی زاده می شوند”. اصل اول اعلامیه حقوق بشرنیز در این مورد به صراحت می گوید: “همه انسانها آزاد و با کرامت و حقوق برابر به دنیا می آیند…”.
فراهم کردن و ایجاد شرایط و فرصت های برابر برای همه انسانها درآغاز زندگی یکی از اصول عدالت اجتماعی و از هدفهای اساسی سوسیال دموکراسی است. سوسیال دموکراتها به یاری ِجامعه تلاش کرده و می کنند که اگاهانه و خردمندانه همه امکانات اولیه و موردنیاز برای آغاز یک زندگی شایسته کرامت انسانی را برای همه افراد جامعه مهیا سازند، و فرصت و امکان برابر برای رشد، پیشرفت و موفقیت را دراختیارهمه آحاد مردم قرار دهند.
بدیهی ست که علیرغم شرایط و امکانات برابر درآغاز زندگی ، میزان رشد، پیشرفت و موفقیت اقتصادی و اجتماعی هر فردی حتی در صورت تساوی ” صد در صد” شرایط خارجی ( محیطی واجتماعی) ، بسته به میزان تلاش و توانائی های ذهنی و رفتاری هرفرد متفاوت خواهد بود . تفاوت عملکرد انسان ها درعرصه های مختلف فعالیت های فردی و اجتماعی یک واقعیت است . بنابراین درعرصه های اقتصادی و اجتماعی اصل برابری “صد در صد” نه تنها عملی نیست بلکه به نتایج فاجعه بارمی انجامد، روحیه انترپرنورشیپ* ، کارآفرینی، تلاش وتکاپوی بیشتر را می کشد و بسیاری ازآن زمینه ها ، انگیزه ها و عواملی را که باعث وسبب این همه ابتکارات و اختراعات و اکتشافات شگرف درسده اخیرشده وچنین امکانات رفاهی خیره کننده ای را برای عموم فراهم آورده است، می میراند و جامعه را به رکود و درجا زدن و به پسرفت وقهقرا می برد.
بنابراین درعرصه های اقتصادی و اجتماعی (به ویژه عرصه اقتصادی) ، برابری نمی تواند به معنای یکسان و شبیه هم بودن تعریف و متحقق شود و می بایست تفاوت ها را درنظر گرفت و میزان برخورداری ها را برمبنای تلاش، خلاقیت و مسئولیت پذیری قرار داد تا هر آن کسی که در این حوزه ها تلاش بیشتر، خلاقیت بیشتر و مسئولیت پذیری بیشتر دارد ازمزایا ی بیشتری بهره مند شود.
از طرف دیگر همانطور که پیشتر توضیح داده شد: به سبب تفاوتها در توانائی های ذهنی، جسمی ، روانی و رفتاری انسان ها ونیزبه سبب تفاوت درشرایط ، موقعیت ها و پیشامدهایی که درطول زندگی برای افراد اتفاق می افتد ، علیرغم برابری آغازین ، نابرابری در حاصل تلاش و فعالیتهای زندگی افراد اجتناب ناپذیر خواهد بود. برای مثال کارگر یا پزشکی که به سبب تصادف ویا بیماری ازکارافتاده می شود، علیرغم همه تلاشها و زحمات و کارهای گذشته خود درشرایط نا برابر و آسیب پذیر قرار می گیرد. بنا براین وظیفه هرجامعه انسانی است که علاوه بر تلاش برای فراهم کردن شرایط مساوی درآغاز زندگی برای همه افراد و درعین تشویق همه افراد به سعی و تلاش هرچه بیشتر درتحقق زندگی دلخواه خود ، بکوشد حداقل امکانات و شرایط زندگی را که شایسته کرامت انسانی است برای همه افراد جامعه درسراسرزندگی شان تضمین نماید.
اما در عرصه های حقوقی و سیاسی و عرصه هائی از تامین اجتماعی، برابری امری شدنی و قابل تحقق است و تجربه های موجود نیز تا حدودی صحت این نظر و عملی شدن را نشان داده اند. عدالت در این عرصه ها یعنی به طور یکسان با همه رفتارکردن و ایجاد شرایط و امکانات برابر برای افراد و سرانجام دستیابی به برابری در این عرصه هاست.
ما سوسیال دموکراتها براین باوریم که یک جامعه انسانی درتضمین عدالت اجتماعی واقعی وبرابری امکانات اجتماعی می بایست درجهت تحقق هرچه بیشترامکانات برابردر در دوعرصه “آموزش” و “بهداشت ودرمان” برای همه افراد جامعه صرفنظرازموقعیت اجتماعی ومیزان درآمد آنها بکوشد.
برای ما سوسیال دموکراتها ارائه خدمات برابر در عرصه بهداشت و درمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سلامت جسمانی و روانی آحاد مردم نه تنها نقش اساسی در تحقق زندگی ای شاد، پویا و خلاق برای هرانسانی دارد، بلکه یکی ازعوامل بسیار ضروری و اساسی دررفاه اجتماعی ودر تولید و پیشرفت هرچه بیشترهر جامعه ای می باشد.
آموزش و پرورش نیز به عنوان عامل رشد آگاهی، فرهنگ، دانش ، سیاست و اقتصاد اهمیتی پایه ای و حیاتی در زندگی اجتماعی ما دارد. بدون تامین و ارائه خدمات برابر در این دو عرصه، نمی توان از تحقق عدالت اجتماعی سخن گفت ونتیجه چیزی بجز بی ثباتی، اختلالات و مشکلات عدیده اجتماعی نخواهد بود.
یکی از وظایف مهم دولت رفاه: تلاش در تامین خدمات برابر و رایگان، درعالیترین کیفیت ممکن دردو عرصه “آموزش” و “بهداشت و درمان” خواهد بود. بخش خصوصی می تواند در امرتولید داروو وسائل پزشکی و امکانات آموزشی و پرورشی در کنار دولت حضور فعال و مفید داشته باشد.
: کار سالار، خطرگر مبتکرپرتلاش کارآفرین و مدبر در عرصه کسب و کار، فرد مبتکر و نو آوری که برای رسیدن Entrepreneur*
به هدف اقتصادی خود ( درعرصه تجارت، صنعت، خدماتی و..) از بذل وقت و نیرو و مال و آسایش خود ابایی ندارد، شخصی
که صاحب و برنامه ریز کسب و کاری است ( مؤسسه تجاری، صنعتی، خدماتی و…) که در این کسب و کار برای دستیابی به
سود و منفعت بیشتر، در کنار کار خلاقانه و ارائه ابتکار، صرف خطر و ریسک نیز می کند. نمونه های آن: بیل گیت موسس
میکروسافت ، استیو جاب موسس اپل ، الون ماسک موسس شرکت تسلا. Bill Gate: Microsoft, Steve Job; Apple, Elon Musk; Tesla, Inc .