کیقباد یزدانی –
سوسیالدموکراسی و سیاست آموزشی –
“اگر انسان ساختهی محیط خود است، پس باید محیط را انسانی کرد!” مارکس/انگلس
سوسیالدموکراسی از آغاز شکلگیریاش در میانهی سدهی نوزدهم میلادی به امر آموزش، بهویژه آموزش عمومی توجه خاص داشته است. نخستین سازمان تربیتیِ سوسیالدموکراتها به نام “دوستان کودکان” که محل ملاقات پدران و مادران و کودکان بود، در سال 1908 در اتریش بنیاد نهاده شد. این سازمان در اوایل دههی 20 سدهی بیستم میلادی در جمهوری وایمار آلمان گسترش یافت و به بزرگترین و گستردهترین سازمان مردمی بدل شد. بااینکه هنوز طرح و برنامهی مدون و واحدی وجود نداشت، اما همهی اعضای این سازمان باورهای مشترکی داشتند: آنها نمیخواستند که کودکانشان آماج ایدئولوژی ناسیونالیستی و جنگ طلبانه ی حاکم شوند، بلکه میخواستند با تکیهبر دستاوردهای روشنگری و انسانباوری، انسانهای آزاد و مستقلی تربیت کنند که تن به سلطهی حاکم ندهند، از اقتدار دینی رها باشند و با نگاهی انتقادی به جهان بنگرند.
نخستین طرح و برنامهی تربیت سوسیالیستی از جنبش نوین اصلاحات آموزشی که در همان دوران آغازشده و گسترشیافته بود، سرچشمه گرفت. جنبشی که خود از سوسیالیسمِ آغازین و جنبش کارگری تأثیر پذیرفته بود. جنبشی که کودک و شخصیت مستقل و یکتای او را در مرکز توجه قرار داده بود و بر خودآگاهی و خودمختاری او پای میفشرد. اما سوسیالدموکراسی چیزی فراتر از این میخواست. سوسیالدموکراسی میخواست که کودکان خیلی زود مناسبات قدرت در جامعه را بشناسند، کار تولیدی پدران و مادران خود را قدر بدانند و به خاستگاه طبقاتی خود آگاه شوند. ازاینرو آموزشگران سوسیالدمکرات هستههای بنیادین اصلاحات آموزشی را با آموزههای سوسیالیستی پیوند زدند و اصلاحات آموزشیِ سوسیالیستی را پی ریختند. این آموزهها بر نگاهی تازه و دیگر از “انسان نوین” استوار بود که ماکس آدلرMax Adler (1873-1937) جامعهشناس و سیاستمدار سوسیالدموکرات اتریشی آن را نخستین بار در کتابی به همین نام (1924) ارائه کرد. انسانی که میکوشید خود را از قید هرگونه قدرت، آمریت و قیمومیت رها کند و با خرد و عمل جمعی جهانی دیگر و انسانیتر بیافریند.
در پی او کورت لوون اشتاین kurt Löwenstein (1885-1939) کنشگر و آموزشگر آلمانی از بنیانگذاران “اتحادیهی کارگران دوستان کودکان آلمان”برای نخستین بار مبانی تربیت سوسیالیستی را پی ریخت. تربیت سوسیالیستی بر این اساس
بوده است. از اصول مهم این تربیت، باید آموزش و پرورش مختلط و مشترک دختران و پسران، تربیت این جهانی و غیردینی و همزمان رواداری در برابر ادیان دیگر را برشمرد.
بدین گونه در زمانی بسیار کوتاه و بهسرعت، هزاران گروه و انجمنهای کوچک و بزرگِ دوستداران کودک بر شالودهی تربیت سوسیالیستی در سراسر اتریش و آلمان پا گرفت و گسترش یافت. یکی از این گروهها “جمهوری کودکان” بود که بر اساس خودگردانی کودکان تشکیلشده بود. این گروهها محیط بستهی مدارس و آموزشگاهها و کتابهای درسی خشک و منجمد را رها کرده و با تشکیل اردوها در دامان طبیعت، همراه با بزرگسالان دموکراسی و زندگی سوسیالیستی را باهم و در عمل تمرین میکردند.
تلاشهای دهسالهی پیشاهنگان و آموزشگران سوسیالدموکرات با روی کار آمدن ناسیونال سوسیالیستها به رهبری هیتلر در سال 1933 یکشبه به باد فنا رفت. بسیاری از بنیانگذاران و کنشگران این جنبش یا در اردوگاههای کار اجباری کشتهشده و یا به تبعید خودخواسته رفته بودند. تربیت سوسیالیستی پس از پایان جنگ جهانی دوم و واژگونی فاشیسم هیتلری از نو زنده شد و در دههی هفتادِ سدهی بیستم میلادی با شعارهای “دموکراسی بیشتر” و “حقوق بیشتر برای کودکان” تعمیق یافت. احزاب سوسیالدموکرات با درک این مسئله که تحصیل و دانش، بهویژه تحصیلات دانشگاهی هنوز در انحصار طبقات ممتاز جامعه قرار دارد، برای تحصیل رایگان و برابر برای فرزندان طبقهی کارگر و اقشار محروم جامعه میکوشند.
سیاست آموزشی سوسیالدموکراسی در روزگار ما نیز بر چنین آموزههایی استوار است. ارزشهای جهانشمول تربیت سوسیالیستی بر اصول زیر استوار است:
بهطورکلی میتوان سیاست آموزشی سوسیالدموکراسی روزگار ما را در چهار گزاره خلاصه کرد:
“همهی انسانها، جدای از خاستگاه اجتماعی و قومیشان و بهدوراز هرگونه محدودیت سیاسی و اجتماعی باید از امکانات برابر آموزشی برخوردار باشند، چراکه آموزش از حقوق انسانی است.” این، هستهی مرکزی سیاست آموزشی سوسیالدموکراسی است. سوسیالدموکراسی سیاست آموزشیای میطلبد که انسان را نه بهمثابهی “سرمایهی انسانی” اقتصاد و بازار آماده میکند، بلکه سیاستی که از او انسانی اجتماعی، آزاد و نقاد بارآورد.
اسفند 1399 (فوریه 2021)
منابع
https://www2.wir-falken.de/uploads/24h_31_sozialistische_erziehung_web.pdf در
https://www.spd-net-sh.de/dith/jusos/images/user_pages/Sozialistische_ در Bildungspolitik.pdf