قسمت سوم –
محمود عاشوری –
در قسمتهای اول و دوم به این موضوع اشاره کردم که جنبش اصلاحات در ایران شکست خورده است. همچنین اشاره کردم که انقلاب ممکن است به طرق مختلف شروع شود و نتایج مختلفی ببار آورد، اما لزوما طرق مختلف شروع انقلاب ( قیام، جنگ یا کودتا) و یا نتایج آن ( اسلامی، دموکراتیک یا بلشویکی) خود انقلاب نیستند
انقلاب پروسه ای طولانی است که ممکن است به طرق مختلف شروع و نتایج متفاوتی بسته به اینکه کدام یک از نیروهای شرکت کننده در آن دست بالا پیدا کنند ببار آورد
تضاد جامعه ما با حکومت اسلامی حاکم بر آن آنچنان ریشه ای و در ابعاد مختلف گسترده است که تنها با یک انقلاب این تضاد قابل حل است. برای متعارف شدن جامعه ما که هم بتواند مانند جوامع دیگر قرن حاضر از پیشرفتی متعادل و هم برای مردم خود دارای حداقل های استانداردهای معقول باشد، به تغییراتی شگرف و عمیق در تمام ساختارهای جامعه هم از لحاظ سیاسی هم ارزشهای اجتماعی و هم دستگاه قضایی و هم سیستم تربیتی احتیاج دارد که این دقیقا همان انقلاب است
دستگاه سیاسی ما که بر اساس حکومت ولایت مطلقه فقیه پایه ریزی شده بایستی کاملا برچیده شود. دستگاه قضایی ما که بر اساس قوانین ۱۴۰۰ ساله شرع اسلام پایه گذاری شده بایستی کاملا ملغی و بر اساس قوانین حقوقی مترقی یک جامعه امروزی و غربی بازسازی شود. سیستم آموزش و پرورش ما کاملا عقب افتاده و اسلام زده میباشد. اکثر دروس سیستم آموزشی ما از مقطع ابتدایی تا مراحل عالی دانشگاهی بایستی اسلام زدایی شده و بر اساس دروس علمی جوامع مترقی دوباره تدوین شوند. حقوق شهروندی، زنان، کودکان، کارگران، اقلیتهای مذهبی و قومی، کارمندان و تمام اقشار مختلف باید دوباره تعریف و تدوین شوند. این یعنی انقلابی شگرف و اساسی در تمام این شئون
جامعه ما در پایه و اساس جامعه ای مترقی و غربگرا است. فرهنگ کنونی درونی و فردی مردم ما فرهنگی تجدد خواه و اگر نگوییم ضد مذهبی، غیر مذهبی است. علی رغم اینکه خیلی ها سعی میکنند با آوردن مثال هایی چون عاشورا و تاسوعا و شله زرد نذری مردم ما را مذهبی و مسلمان جلوه دهند، مردم ما کاملا غرب گرا هستند. برای اثبات این تعبیر بهتر است نظری بیندازیم به زندگی ایرانیان ساکن در کشورهای غربی و یا زندگی خصوصی آنها در زندگی شخصی خود در ایران. تفاوت ما با مردم ساکن دیگر کشورهای مسلمان نشین نشان از تفاوت فرهنگی عمیق و ارزشهای متفاوت بین ما و آنها دارد. یک زن پاکستانی یا سومالیایی مسلمان در آمریکا و اروپا با حجاب بیرون می آید و مرد آنها هر روز پنج بار نماز میخواند و سالی ۳۰ روز روزه میگیرند. در حالی که شما حتی یک درصد زنان ایرانی را با حجاب در این کشورها نمی توانید پیدا کنید و یا یک درصد مردان و یا زنان ایرانی را که نماز بخوانند و روزه بگیرند. این نشان از تضاد عمیق بنیان جامعه ما با روبنای آن از نظر ارزشهای فرهنگی دارد. رفع این تضادهای عمیق تنها با دگرگونی گسترده در تمام این عرصه ها امکانپذیر است. این را هر چه بنامیم چه دگرگونی عظیم و یا تغییری بنیادی و یا انفجاری بزرگ و یا انقلابی همه جانبه، فرقی در چیزی که پیش خواهد آمد ندارد
اگر اینپوسته فرو ریزد تفاوت آنچنان سریع قابل رویت است که باور کردن آن الان غیر قابل امکان است
اما آیا با فرض اینکه برای حل این تضاد عمیق انقلابی بزرگ و بنیادی لازم است، انقلاب پیش می آید و یا عملی خواهد شد؟ چه عواملی باعث شروع و بانجام رسیدن آن است؟
هر جامعه و ملتی برای زنده ماندن و ادامه حیات با روشهای مختلف در کورانهای سخت و مرگبار، راههای مختلفی را انتخاب میکند. مردم و اصولا جوامع و جنبشهای آن سعی در دوری از انقلاب دارند. زیرا اولا نتیجه انقلاب قابل پیش بینی نیست و ثانیا هزینه ای که برای آن میپردازند بسیار بالاست. انجام انقلاب و یا رفرم ایده ای از پیش تعیین شده و ساخته و پرداخته یک حزب و گروه و تشکیلات و یا حتی نیروی خارجی نیست که در اتاقهای در بسته تدوین و به جامعه عرضه شود. تئوری انقلاب و رفرم مانند هر تئوری علمی دیگری اگر قرار است واقعی باشد بایستی بر اساس داده های واقعی جامعه تعریف و تدوین شوند. تحلیل سیاسی و نتیجه گیری ما از جنبشهای و تحرکات واقعی جامعه تعیین کننده پیش بینی آینده است نه داده های ایدئولوژیک و یا احیانا آرزوهای سیاسی و حزبی ما
اگر تمام داده های جامعه نشان از یک انقلاب و دگرگونی عظیم می دهد اما ایدئولوژی و تئوری ما مخالف انقلاب و خواهان رفرم است، بایستی تا به پایان و به انجام رسیدن انقلاب کرکره فعالیت سیاسی خود را پایین کشیده و گوشه ای بنشینیم و نظاره گر باشیم و یا جامعه ما را گوشه نشین کرده و خانه نشین میکند. واقعیات اما به ما میگوید کسی که کنار کشید و یا از طرف مردم کنار زده شد همیشه در دنیای سیاست و مبارزه گوشه نشین خواهد ماند. اگر از پیش عینکهای ایدئولوژیک و آرزوهای غیر واقعی سیاسی خود را کنار گذاشته و تحلیل خود را بر اساس واقعیات و تحرکات و جنبشهای واقعا موجود جامعه خود بنا کنیم، دیدی واقعی و بعضا تحلیلی علمی ارائه خواهیم داد. سعی من در این رشته مقالات تحلیل این واقعیات نه تنها بر اساس دروس آکادمیک بلکه بر اساس تجربه چهل و اندی سال کار سیاسی و مبارزاتی میباشد