آزادی و عدالت اجتماعی جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایرانآزادی و عدالت اجتماعی جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایرانآزادی و عدالت اجتماعی جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایرانآزادی و عدالت اجتماعی جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران

آزادی و عدالت اجتماعی

جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران

  • صفحه اول
  • خبرها
  • مقاله ها
  • مصاحبه ها
  • بیانیه ها
  • دیدگاه ها
  • مواضع ما
  • انتشارات
  • گالری عکس ها
  • تریبون آزاد
  • تماس با ما
  • در باره ما
    • تماس با ما
  • فارسی
  • English
0

چند نکته درباره‌ی نافرمانی مدنی:

14 جولای 2022
Categories
  • Center
  • Uncategorised
  • دیدگاه ها
Tags

چند نکته درباره‌ی نافرمانی مدنی:

‏چگونه می‌توان با تبدیل‌شدن به یک شهروند نامطیع، غیرمنضبط، معترض و ناسازگار؛ به عدالت، آزادی و حقوق انسانی کمک کنیم. یعنیوقتی که اخلاق و عدالت دربرابر قانون و اطاعت قرار می‌گیرد؛ به‌جای یک شهروندِ خوب، مطیع و منضبط یک انسانِ خوب و اخلاقیباشیم.

ایده‌ی اصلی نافرمانی مدنی این است که به صدای وجدان‌مان دربرابر صدای قانون گوش دهیم و تا زمانی که یک بی‌عدالتی و نادرستیرا می‌بینیم، توانِ اندیشیدن و خودبودن‌مان را از دست ندهیم و بتوانیم برای جلوگیری از تدوام و تکرار آن نادرستی دربرابر قدرتی که آنرا ایجاد کرده است، بایستیم.

معمولاً برنامه‌ی یک جنبش اجتماعی،برنامه‌ی گذار به دموکراسی است. اگر در گذشته برای ایجادِ توازنِ قدرت بین مردم و حکومت، نیازبود که معترضان، خشونت متقابل و معنادار ایجاد کنند، در نسل جدید مبارزه‌ها درپیِ کاهش و کنترلِ خشونتِ حکومت است.

هر کنش اجتماعی و سیاسی‌ای باید تأثیرگذاری واقعی داشته باشد و برای تأثیرگذاری باید یک فشار اجتماعی یا فشار سیاسی ایجادکند. بنابراین سرپیچی از اقتدار حکومتی و سرپیچی از قدرت و قانون یا هر برنامه جنبش اجتماعی باید تا حدی پیش برود که بتواندجدی و دیدنی باشد.

دو رویکرد دربرابر خشونتِ حکومت وجود دارد. یکی معتقد به نفی و عدم خشونت است و دیگری به دفعِ خشونت و دفاع مشروع باور دارد. بنابراین عبارت مسالمت‌جو را مناسب‌تر از مسالمت‌آمیز می‌داند تا بر حق استفاده از خشونتِ ضروری برای رسیدن به یک وضعیت بدونخشونت تأکید کند.

خشونتِ ضروری باید

‏الف)از خشونتی که حذف می‌کند، بدتر و خشن‌تر نباشد

‏ب)کوتاه‌مدت و محدود باشد

‏پ)خودکنترل و جبران‌پذیر باشد

‏ت)غیرساختاری و غیرسیستمی باشد (تبدیل به قانون و قاعده نشود)

‏ث)هیچ نفعِ شخصی در آن نباشد و برای نفع جمعی و خیر عمومی باشد

‏ج)و البته قابل دادخواهی و مجازت باشد

نافرمانی مدنی به‌عنوان یک مسئولیت شخصی و اخلاقی در چارچوب یک نظریه عدالت توضیح داده می‌شود و علاوه بر افرادی که درمعرض ستم، تبعیض و بی‌عدالتی‌اند، هر فرد پس از آگاهی‌اش وظیفه دارد تا علیه عامل و سیستمی که موجب آن شده و حتی تمامکسانی که بخشی از آن سیستم‌اند، مبارزه کند.

این مبارزه می‌تواند به‌طور مستقیم دربرابر همان نادرستی و ستم باشد یا به‌طور غیرمستقیم در موضوعی دیگر، اقتدارِ حکومتی و تواناییسیستمی که منجر به این بی‌عدالتی شده است را به چالش بکشد. برای‌همین یک وظیفه‌ی عمومیِ فراگیر در همه مسائل و دربرابر همهافرادی است که در خدمت سیستم‌اند.

مسالمت‌جویی و صلح‌جویی در مبارزه مدنی با پذیرش دفاع مشروع فراتر از مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز می‌رود و چون مبارزه همه معترضانبه بی‌عدالتی (و نه فقط افراد زیر ستم) علیه کل سیستم است؛ کلمه دفاع مشروع کافی نیست و دفع‌ خشونت (یا خشونت‌ستیزی در برابرخشونت‌پرهیزی) برای آن بهتر است

و به‌طور دقیق‌تر می‌توان آن‌ها را مبارزه بدون سلاح دانست که مبتنی بر تحولات دوران جدید بر مشروعیت‌بخشی و قدرتِ افکار عمومی ودموکراسی‌ها و همچنین تکیه به حساسیت عمومی و جهانی و فشار اجتماعی و فشار سیاسی در دوران نامتوازن‌شدن سلاح‌های حکومتو مردم است.

مبارزه مدنی بهتر است که کنشگری شهروندی نامیده شود تا به حقوق سیاسی و غیرتبعیض‌آمیز اشاره کند. مبارزه مدنی (الف) هر کنشِمستقیم یا نمادینِ (ب) جمعیِ (پ) مناقشه‌برانگیز و ستیزه‌جویانه دربرابر قدرت (ت) با هدفِ نفع جمعی و خیر عمومیِ (ث) با رویکردخشونت‌پرهیز و مسالمت‌جویانه است.

مبارزه مدنی در اشکال مختلف بروز می‌یابد: اعتصاب‌ها، تحصن‌ها، بایکوت، تحریم و نخریدن‌ها، پرداخت‌نکردن قبض، عوارض و مالیات،عدم مشارکت در بورس ، کشیدن پول از بانک‌ها عدم شرکت در تجمع دولتی همکاری‌نکردن و همراهی‌نکردن در هر شکلی با حکومت،همراهی و حمایت (در هر شکلی) از معترضان، شعارنویسی، تراکت و اسکناس‌نویسی، شعر، هنر و محتوای اعتراضی، …

رسواسازی، افشاگری، انواع خرابکاری شرافتمندانه، هکتویسم، کمپین‌های اعتراضی، نامه‌ها و اقدامات جمعیِ پیام‌محور، سبک زندگیِاعتراضی و هویت‌بخش، اعتراضات سراسری.

‏البته سبک زندگی ایرانیان با نافرمانی عجین است (ماهواره، موسیقی و فیلم بدون مجوز، نه به حجاب اجباری، فیلترشکن و…)

مبارزه مدنی برای تغییر سیاسی، برای تغییر قوانین، برای تغییر روندها، روال‌ها، محدودیت‌های موردی و سلیقه‌ای یا بخش‌نامه‌ای، برایتغییر افراد و مسئولین، برای تغییر وضعیت معیشتی و دفاع از حقوق هویتی یا حقوق صنفی یا اعتراض به یک فاجعه‌ی موردی یااعتراضات فضاهای فضاهای حیاتی است.

در نافرمانی مدنی پذیرش مسئولیت اقدامات اهمیت دارد. برای‌همین وابستگی آن به یک نظریه عدالت و تأکید بر وجود نفع جمعی و خیرعمومی و حتی وجود ازخودگذشتگی و نفیِ هر نفع شخصی لازم است. مبارزه مدنی بهتر است که به‌جای اراده‌ی اکثریت با رضایتِاکثریت معتبر و ضروری شناخته شود.

مسئله چالش‌برانگیز در مبارزه مدنی خشونت است. خشم با خشونت تفاوت دارد. خشم نشانه‌ی حساسیت اخلاقی و بیداری وجدانجامعه است و یک فرد بی‌تفاوت و بی‌اعتنا به تبعیض و بی‌عدالتی یا بی‌خبر از آن‌ها (که در جامعه بدون تبعیض یا در جایگاه خودی‌هایقدرت است) را نمی‌توان خشونت‌پرهیز دانست.

مثلاً اگر یک سیستم بدون درگیری هم افراد مخالف حجاب اجباری یا باورمند به سایر ادیان را از حقوق و آسایش محروم کند، خشونتایجاد کرده است. تحقیر، طرد و حذف و یا حتی مجازات غیرعادلانه‌ی (ولو محترمانه) خشونت بسیار بیشتری نسبت به توهین یا زبانِگزنده افراد بی‌قدرت دارد.

تاریخ بشر در چند قرن اخیر موارد متعددی را نشان می‌دهد که گذار با خشونت ضروری از یک حکومت غیرپاسخگو به حکومت پاسخگورسیده که به خشونت سیستمی و شدید پایان داده است. برای‌همین ادعای تسلسل خشونت حتی با تجربه‌ها نیز پشتیبانی نمی‌شود وبیشتر راهی برای فرار از مقاومت است.

دادخواهی فراگیر، نفیِ مطلقِ خشونت سیستمیِ شدید (مانند اعدام، شکنجه و ترور)، تأکید بر ایجاد حکومت پاسخگو (دموکراتیک) وشهروندمدار (نفیِ تبعیض)، شفافیت (افشاگری نامحدود) و استفاده از افکار عمومی برای مجازات (رسواسازی و ایجاد شرمساری) می‌تواند به پایان‌دادن به خشونت کمک کند.

البته جهان بدون خشونت (رویکرد نفیِ خشونت) یک اصلِ راهنما و تنظیم‌کننده است که با توجه به آن محدوده و اشکال نافرمانی مدنیبرای توقفِ فوری و اضطراری نادرستی‌ها و خشونت‌های حکومت تعیین می‌شود. یعنی با توجه به آن، مبارزه مسالمت‌جویانه وخشونت‌ستیزانه از خشونت ضروری استفاده می‌کند.

باید از ابتذال شر در امان ماند. گروهی فکر می‌کند که هر امر کنترل‌نشده‌ای به خشونت می‌انجامد و هرکاری که در اختیار و مدیریتخودشان نباشد را خشونت‌گرایی می‌نامد. گروهی نیز با همسان‌سازی خشم مردمی که روزانه زیر تحقیر، تبعیض، سرکوب و درد ورنج‌اند؛ خشونت حکومت را توجیه می‌کنند.

چون سرکوب و خشونتِ حکومت رابطه‌ی مستقیم با میزان اعتراض و نارضایتی مردم دارد، گروهی فکر می‌کنند که اگر مردم تحمل‌پذیری ومداراگری با نادرستی‌ها و تبعیض‌های سیستمی داشته باشد و اعتراض نکنند، خشونت کاهش می‌یابد.

‏اما عادی‌سازی و تحمل‌پذیرکردنِ شر و خشونت موجب ازبین‌رفتنش نمی‌شود.

نویسنده مقاله- م – توکلی

 

چند نکته درباره‌ی نافرمانی مدنی:

14 جولای 2022
Categories
  • Center
  • Uncategorised
  • دیدگاه ها
Tags
Share

Related posts

12 سپتامبر 2023

“شهر من رقص کوچه هایش را باز می یابد.” مسعود نقره کار


Read more
11 سپتامبر 2023

آسیب شناسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی: برای گذار از رژیم استبدادی چه نیازی به اپوزیسیون ساختاری است؟ (دوم)


Read more
9 سپتامبر 2023

پدر و مادر مهسا امینی: در سالگرد شهادت فرزندمان بر مزارش گرد هم می‌آییم


Read more

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوسیال دموکراسی در ایران

سوسیال دموکراسی در ایران

مختصری در بارۀ اجتماعیون ـ عامیون
علی موسیو یکی از بنیادگذاران و فعالان اجتماعیون عامیون در انقلاب مشروطه ایران 

© 2021 - آزادی و عدالت اجتماعی
Follow us on Facebook

  • Facebook
  • Facebook
  • Telegram
0