گسترش و ژرفش امیدبخش مبارزه مردم ما برای سرنگونی حکومت اسلامی
-احد قربانی دهناری
مبارزه مردم ایران برای اصلاح و سرنگونی حکومت اسلامی که از همان فردای به قدرت رسیدن روحانیون شروع شد با اعتراضات و قیامهای گوناگون ادامه یافت. چند نمونه از این اعتراضات را به یاد بیاوریم که از تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ از سوی زنان معترض به حجاب اجباری اسلامی شروع شد و در تظاهرات دیگر ادامه یافت: تظاهرات اعتراضی در تهران و چندین شهر در واکنش به طرح عدم کفایت بنیصدر در ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، قیام در مشهد و چندین شهر دیگر در خرداد سال ۱۳۷۱، تظاهرات دانشجویان ۱۸ تا ۲۳ تیر سال ۱۳۷۸ که با حمله به کوی دانشگاه تهران سرکوب شد، اعتراض به نتیجه انتخابات ۸۸ و راهپیماییهای بزرگ در تهران در ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸، اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه ۱۳۹۰، اعتراضات ۱۳۹۰ خوزستان، اعتراضات سراسری دی سال ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ به گرانی قیمت بنزین و قطعی سراسری اینترنت، اعتراضات مردمی سراسری به دنبال سرنگون کردن هواپیمای ۷۵۲ اوکراین توسط سپاه پاسداران در ۲۲ دی ۱۳۹۸، اعتراضات کشاورزان استان اصفهان آبان ۱۴۰۰، اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان، بازنشستگان، کامیونداران و مالباختگان در آبان ۱۳۹۷ و دی ۱۴۰۰، اعتراضات خستگیناپذیر مادران دادخواه، اعتراض به شیوهی برخورد به کرونا، سرانجام به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مردم در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی به دست گشت ارشاد رسید که از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ شروع شد.
موج جدید جنبش سرنگونی حکومت اسلامی که با مرگ مهسا (ژینا) امینی شروع شد با ادامه اعتراضات خیابانی، تحصنهای دانشجویی و اعتصابات کارگری گسترش مییابد.
هیچ استانی در ایران نیست که در آن جنبش اعتراضی گسترش نیافته باشد. تهران و سنندج بیشترین روزهای با تجمعات اعتراضی را داشتهاند. اکنون جنبش ایران به یک نیروی موثر بینالمللی فرا روئید.
انقلاب «زن، زندگی، آزادی» همچون ادامهی همهی اعتراضات معیشتی، مدنی، آزادیخواهانه، ضدتبعیض و براندازانهی پیشین پیگیری و ادامهکاری امیدبخشی دارد.
زنان، جوانان و مردم قدم در راهی بیبازگشت گذاشتند. این جنبش باید در نهایت به رفتن جمهوری اسلامی ختم شود. هرگونه توقف بهمعنی دادن امکان و اجازه به حکومت اسلامی برای یک قتل عام دیگر است.
این جنبش نه تنها گستردهتر از جنبشها و اعتراضات سراسری پیشین است بلکه هدفی روشنتر، عمیقتر و انسانیتر دارد. سه بخش درهم تنیدهی شعار «زن، زندگی، آزادی» عمدهترین خواستهای مبارزان را بازتاب میدهد.
«زن» به کرامت بیکران زن و انسان، مبارزه علیه هرگونه تبعیض را بازتاب میدهد. روسریسوزان با رقص در میدانها نشانهی عزم جزم از سوزندان همهی واپسگرایی و حرکت به سوی آزادی و کرامت است.
«زندگی» خواست یک زندگی انسانی، با امید به آینده، شادی و امید را بیان میکند؛ آرزوی ایرانی آباد و رفاه و همبستگی ملی. به زبان زنده یاد سارینا اسماعیلزاده در تحلیلِ شرایط موجود «رفاه، رفاه، رفاه»، «رهایی و آزادی زنان» و «مشکلات معیشتی»، اصلیترین دغدغههای مردم هستند.
«آزادی» کرامت انسان، حق انتخاب سبک زندگی، آزادی بیان و آزادی ارتباطات در دنیا مدرن همه جا فریاد میشود.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، همبستگی ملی و یکپارچگی همهی اقوام ایرانی، اتحاد ایرانیان داخل و خارج را به شکل امیدبخشی نشان داد.یک اتحاد فراگیر و رزمنده علیه رژیم تمامیتخواه مذهبی و برای سرنگونی آن.
رژیم تبلیغات منفی گسترده علیه جنبش را شروع کرده است: میگوید مبارزان تجزیهطلب هستند، ما اگر برویم داعش میآید و ایران سوریه میشود. ما باید با اتحاد، دموکراسی و همبستگی ملی و سازمانیافته این تهمت را باطل کنیم و نشان دهیم که جنبش برانداز توان و شایستگی ادارهی ایرانی آزاد، دموکراتیک و آباد را دارد.
رژیم میکوشد جنبش را ضدحجاب و ضدمذهب نشان دهد، ما باید در همه جا نشان دهیم ما ضدحجاب و ضدمذهب نیستیم، بلکه طرفدار آزادی حجاب و آزادی همهی مذهبها هستیم. ما باید به افکار عمومی جهان و دولتهای همهی کشورها نشان دهیم رژیم فقط با سرکوب مردم و گسترش جنگ زنده است، هیچ اعتمادی به پیمانها با رژیم نیست، تنها راه کاهش خطر گسترش سلاح کشتار جمعی و هستهای، حمایت از جنبش مردم ایران و سرنگونی حکومت اسلامی است.
انقلاب «زن، زندگی، آزادی» از پشتیبانی گسترده داخلی و خارجی برخوردار است. زنان، جوانان، هنرمندان، ورزشکاران، دانشجویان، کارگران و تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی از این جنبش پشتیبانی کردهاند. هنرمندان بسیاری به وظایف انسانی و شهروندی خود عمل کردند و از جنبش حمایت بیهمتا کردند. در پشتبانی از جنبش آثاری آفریدند که بیشک آثار ماندگار در تاریخ هنر ایران خواهد شد. از آن میان میتوان از ترانهی “برای” شروین حاجیپور و نامبرد که در طول دو دقیقه خواستهای زنان، جوانان و جنبش را ترنم میکند: رواداری، همدلی، محیط زیست، عدالت طلبی، آزادی انتخاب سبک زندگی، حق شادی و امید. بسیاری دولتها، شخصیتها و هنرمندان کشورهای دیگر، اتحادیه اروپا و صندوق کمک به کودکان سازمان ملل ( یونیسف) از مبارزه مردم ایران حمایت کردند. بیشک علاوه بر مبارزه قهرمانانه زنان و جوانان، تظاهرات چندین هزار نفره ایرانیان در شهرهای مختلف جهان در این حمایت بیاثر نبود.
در همهی مراحل گوناگون جنبش از آغاز پیبردن به ماهیت و ناتوانی رژیم، پایداری و تداوم و رشد و بالیدن جنبش، تا اوجگیری و همبستگی و حمایت ملی و قیام عمومی و سرانجام پیروزی و تثبیت انقلاب، جنبش سازماندهی و رهبری ویژه خود را نیاز دارد.
جنبش باید به نهاد، تشکیلات و سازمان برای ادامه کار مجهز شود. تشکلهای صنفی، سیاسی و مدنی بنیان دموکراسی است. تودههای اتمیزه شده توان تسخیر قدرت، ساختن آیندهی برنامهریزی شده و هدفمند را ندارد.
جنبش باید یک ریزش گسترده در صفوف طرفدارن رژیم و نیروی سرکوبگر ایجاد کند. این کار با روشنگری ماهیت رژیم، ترسیم آینده و تضمین عدم انتقامگیری و سرکوب و قهر و اعدام تسهیل میشود. به نیروی مسلح اطمینان داده شود که آینده شغلی آنها و خانواده آنها تضمین است. هر چه زودتر به مردم بپیوندند، گذارِ اجتنابناپذیر و حتمی به آزادی، دموکراسی و رفاه همگانی کمهزینهتر خواهد شد. آغوش جنبش و مردم برای پذیرش فرزندان خود باز است.
دشمن همواره میکوشد ما را عدهای معدود اختلاگر نشان دهد، با ادامهکاری، بخش بزرگی از حامیان و بهویژه بدنهی دستگاه سرکوب با دیدن و شنیدن شعارهای میلیونها نفر از هموطنان هر شب و روز و بطور متوالی خیلی زود به دروغ رژیم پیمیبرند و آماده دوری از حاکمیت میشوند. افشاگری و منزویکردن رژیم باید ادامه یابد. ماهیت، عملکرد، سازوکار حکومت، خطر ملی و بینالمللی رژیم باید بیش از پیش برای افکار عمومی مردم ما، مردم و دولتهای جهان روشن شود. دشمن مدام دروغ میگوید و تحریف میکند، ما باید پیوسته افشاگری کنیم و اهداف و خواستههای جنبش را به روشنی بیان کنیم.
خیابانها، محلهها، دانشگاه، مدرسهها، کارخانهها، محل کارها و اقوام باید پیوند رزمجویانه بخوردند. تنها با همبستگی ملی، اتحاد، همدلی و همقدمی همگانی ما قادر به درهم شکستن رژیم تا بُن دندان مسلح و رژیمی که حاضر به ارتکاب هرگونه جنایت است، هستیم.
رژیم از تفرقه بین صفوف مبارزان، بکارگیری نیروهای سرکوبگر بیگانه، اراذل و اوباش و تعرض به کنشگران، تظاهر به اصلاح برای جمعآوری نیرو بیشتر برای سرکوب، خشونت بیشتر و سرکوب وسیعتر دست خواهد زد. ولی رژیم نباید میدان و شیوهی مبارزه ما را تعیین کند. ادامهی تسخیر خیابان، سراسری، پیگیر و ادامهدار کردن آن، رسیدن به یک اعتصاب سراسری، نافرمانی مدنی گسترده و فلجکننده رژیم باید برنامهریزی شود.
خامنهای در سخنرانی ۲۲ مهرماه ۱۴۰۱ گفت که نهال جمهوری اسلامی امروز به یک درخت تناور تبدیل شده است؛ غلط میکند کسی فکر کندن آن را هم بکند. خامنهای با همهی کری، کجفهمی و تحریف خواستهای مردم، این پیام را خوب درک کرده است که مردم میخواهند ریشهی حکومت استبداد مذهبی را از بن بکنند. آقای خامنهای مردم عزم جزم دارند که ریشهی درختی که چهل و اندی سال میوهای نداد و حتی میوههای زهرآگین دارد، از ته بِکَنَند.
احد قربانی دهناری
۲۷ مهر ۱۴۰۱ – ۱۹ اکتبر ۲۰۲۲
مجموعه شعارهای مردم یک برنامه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کامل است:
از بس دروغ شنیدیم، حرفت رو گوش نمیدیم.
از کردستان تا تهران جانم فدای ایران!
از کردستان تا سیستان، خونین تمام ایران.
امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه.
این آخرین پیامه، هدف خود نظامه.
این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه.
این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت.
آذربایجان اویاقدی، کوردیستانا دایاقدی. (آذربایجان بیدار است، حامی کردستان است)
آزادی، آزادی، آزادی
باز سینما رکس دیگه، مردم پاشین بسه دیه
بسیجی جیرهخور، آخرشه خوب بخور.
بسیجی ساندیسخور آخرشه خوب بخور
بسیجی سپاهی، داعش ما شمایی.
بوق نزن، بوق نزن، شعارو فریاد بزن.
بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب
بیغیرتها نشستن، هشتادیها تو حبسن.
تا حرف حق رو گفتیم، صدای تیر شنفتیم.
توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد؛ به مادر بگویید دیگر دختر ندارد.
توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!
تهران شده بازداشتگاه، اوین شده کشتارگاه.
جمهوری اسلامی نمی خوایم، نمی خوایم.
حقوقاشون نجومی، رفتاراشون هجومی.
حکومت بچهکش، نمیخوایم، نمیخوایم!
خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک
خامنهای قاتله، حکومتش باطله.
خس و خاشاک تویی، لایق این «فاک» تویی.
دانشجو ثروته، ثروت را آتش نزن.
دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد.
دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد
دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست.
زاهدان، کردستان، چشم و چراغ ایران
زن آزاده منم، علف هرز تویی.
زن، زندگی، آزادی
زندانی سیاسی، آزاد باید گردد.
سبزی پلو با ماهی، لعنت به تو سپاهی.
سپاهی داعشی، تا کی کودک کشی؟
سنندج، زاهدان، جانم فدای ایران.
سنندج، زاهدان، چشم و چراغ ایران
علف هرز نمیخوایم، مهمون قاتل نمیخوایم.
فقر و فساد و بیداد، مرگ براین استبداد.
کردستان، چشم و چراغ ایران!
کشته آبان ما، ۱۵۰۰ نفر.
ما تماشاگر نمیخواهیم، به ما ملحق شوید.
ما صدای اوینیم، میجنگیم، میمیرم، ایران را پس میگیریم.
ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم.
مرگ بر جمهوری اسلامی!
مرگ بر حکومت بچهکش.
مرگ بر خامنهای
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر
مهسای ما، نیکای ما، ندای آزادی ما
می جنگیم می میریم، ایران را پس می گیریم.
می کشم می کشم، هرآنکه خواهرم کشت.
نان، کار، آزادی؛ حجاب اختیاری.
نایاکی بی شرف، نیستی صدای ملت! (نایاک: لابی حکومت اسلامی در آمریکا)
نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم.
نه آخوند و نه ملا، لعنت به آیتالله.
نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری.
نیکای ما را بردند، جنازهاش را آوردند.
هریک نفر کشته شه، هزار نفر پشته شه.
همسایه با غیرت، حمایت، حمایت.
هموطن، داد بزن، حقتو فریاد بزن.
همهاش میگن گفتگو، مرگ بر دروغگو.
هی کشتن و تیر زدند، اوین رو آتش زدند.
یا مرگ یا آزادی
یاشاسین آذربایجان، بژی بژی کردستان