جنبش دانشجویی، وجدان بیدار جامعه
مسعود نقره کار
” دانشگاه، فضای ماست. بدون ما وجود ندارد، همانطور که حالا شما هم وجود ندارید.
حضور ما، همیشه حضوری بوده دور از هرگونه خشونت، حضوری در راستای بازپسگیری
ارزشهای انسانی و حضوری برای انسانیت”.
از بیانیه دانشجویان 13 دانشگاه و دانشکده هنر
1
دانشجویان آزاداندیش و آزادیخواه بیش از 4 دهه است علیه دانش ستیزی، خفقان و تاریک فکری حکومت اسلامی مبارزه می کنند و بارها با خیزش ها و جنبش های صنفی، دموکراتیک و سیاسی شان، جامعه سیاسی کشور را به لرزه انداخته اند. خیزش ها و جنبش هایی که با عقب نشینی های ” موقت” به آتش زیر خاکستری بَدَل شد ه اند و در دوره های مختلف با شعله ور شدن شان تاریک اندیشی را به زیر کشیده اند.
خمینی در سال 1358 دانشگاه ها را به “بمب خوشه ” ای تشبیه کرد و نشان داد که دارالعلم ها چه عذاب الیمی برای او و دیگر گردانندگان دارالجهل ها هستند. ساخت این “بمب” ویران کنندۀ دارالجهل ها را عباس میرزا ی ولیعهد با اعزام محمد کاظم نقاش باشی و میرزا حاجی بابا افشار، دو اشراف زاده آذربایجانی، برای کسب دانش و تحصیلات عالیه به فرنگ، آغاز کرد. از همان هنگام اعزام گروه های کوچک و کاروان های سیر و سیاحت و معرفت به اروپا آغاز شد تا دانش و فرهنگ و تمدن غرب بیاموزند و ” گره کار مملکت بگشایند”. با گذرِ زمان مدارس رشدیه و دارالفنون و بعد دانشگاه تهران بنیان گذاشته شدند.
حرکت های اعتراضی دانشجوئی تاریخی دیرینه دارند، به سال 1314( دستگیری 53 نفر)، 1325-1320( مساله اشغال ایران وحرکت های میهن پرستانه) ، 1328( مساله ملی شدن صنعت نفت) ، واقعه 16 آذر سال 1332، حرکت های اعتراضی سال های 1342-1356( شورش خرداد 42، افزایش قیمت بلیط شرکت واحد، سیل جوادیه و…)، و از سال 1356 تا سال 1359 دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه ها و مدارس عالی صحنه اعتراض ها و خیزش ها و تلاش های سیاسی دانشجویی بوده اند.
در تمامی این سال ها در دوره های مختلف تمایلات ملی گرایانه، چپ گرایانه و گاه مذهبی ( نگاه شریعتی و بازرگان و مطهری و…) گرایش های سیاسی غالب در میان دانشجویان بودند. در اردیبهشت سال 1359سر کوب وحشیانه دانشجویان با عنوان ” انقلاب فرهنگی” از سوی استادان و دانشجویان و مزدوران ” خط امام” ی با هدف خنثی سازی ” بمب خوشه ای” انجام شد. از سال 1361 تا 1368 دانشجویان حزب الهی در دانشگاه ها سرکوبگرانه یکه تاز بودند. یورش سبعانه به جنبش دانشجویی تیرماه 1378 و خرداد 1382 نمونه های دیگری از فکر و رفتار حکومت جهل در برابر خواست های دانشجویان بود. درچهارجنبش اخیر در سال های 88، و 96، 98 و جنبش ” زن ، زندگی، آزادی” بخش بزرگی از دانشجویان در کنار دیگر گروه های اجتماعی آزادیخواه حضورفعال و تاثیر گذار داشته اند.
2
تغییر ماهیت و ساختار آموزشی، پیشرفت های علمی، تکنولوژیک، اطلاعاتی و صنعتی، و تبدیل علم به نیروی بلاواسطه مولد، نقش دانشجویان را در بروز تحولات اجتماعی و اقتصادی افزایش داده است. این اثر گذاری را دخالت هر چه بیشتر کار فکری در پروسه تولید بیشتر کرده است.
کمیت روز افزون دانشجویان و تمرکزشان در شهرهای بزرگ، آگاهی آنان از مسایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سطح ملی و بین المللی سبب شده دانشجویان منشا اثر و تحولات گسترده ای شوند. دانشجویان در کنار مبارزه با خودکامگی، خواستار مشارکت در امور جامعه و مهندسی اجتماعی و ساختن جامعه ای بهتر بوده و هستند. عنصر جوانی( انرژی زائی و تحرک) ، عنصر دانش و آگاهی، کمیت، همبستگی و تشکل یابی دانشجویان از ویژگی هایی هستند که نقش دانشجویان را در ایجاد تغییر و تحول در جامعه افزایش داده اند.
تجربه خیزش ها و جنبش های دانشجونی نشان می دهند که در جامعۀ استبداد زدۀ ما این خیزش ها و جنبش ها اگر چه ظاهرا پدیده ای ادواری و گهگاهی به نظر می رسند اما در مضمون خویش جنبشی پیگیر و مداوم بوده اند.
امروز دانشجویان بخشی جدائی نا پذیر از نیروهای اصلی”جنبش زن، زندگی، آزادی”اند که شجاعانه با پس زدن ترس و دو دلی و محافطه کاری، با شعارهائی ” ساختار شکنانه” و شیوه های نوین مبارزه در میدان نبرد با تباهی و تاریک اندیشی در ستیزند. تداوم، گسترش و تعمیق این حضور بدون حمایت مردم از دانشجویان و پیوند جنبش دانشجویی با حرکت های اعتراضی گروه ها و اقشار اجتماعی دیگر، و بدون حمایت بین المللی عملی نخواهد شد.
از دانشجویان حمایت کنیم. صدای آن ها در سطح ملی و بین المللی باشیم، پشتیبانی مالی و خدماتی از دانشجویان ضروری ست، بسیاری از دانشجویان درزندان و شکنجه گاه های رژیم اند، حمایت از خانواده این عزیزان الزامی ست.
دانشجویان، چشم و وجدان بیدار جامعه را تنها نگذاریم.