دیدگاه، ارزیابی و چارهاندیشیِ جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
پیرامون جنبش زن، زندگی، آزادی
زمینه
جنبش زن، زندگی، آزادی که به نام ژینا/ مهسا امینی گره خورده است، یک ساله شد. این جنبش که با ماهیتی آزادیخواهانه و ضدتبعیضی دارد ,و در نوع خود ادامهی اعتراضهای سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ است، خواستار دگرگونی بنیادین در ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده و امروز به طور موقت فرونشسته است. اما شرایط ذهنی و عینی جاری در جامعه به گونهای ست که به تداوم، پویایی و فراز دوباره آن می توان بسیار امیدوار بود.
جنبش زن، زندگی، آزادی که نیروی محرکاش زنان و خواست های آزادیخواهانه آنان بود جنبشی خلق الساعه و ناگهانی نبود و نیست، بلکه جنبشی در تداوم و برایند جنبش های سیاسی و اجتماعی ست که طی بیش از ۴ دهه حیات حکومت اسلامی شاهد بوده ایم.
مهم ترین عامل فرود و فرو نشستنِ این جنبش را ویژگی و توان سرکوبگرانه حکومت اسلامی با کاربُرد اشکال گوناگون سرکوب عریان و پنهان، سخت و نرم باید دانست. مردم ایران در مبارزه با رژیمِ تا به دندان مسلح و سرکوبگر هزینههای کلانی پرداختهاند. مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانی در جامعه نیز نقش مهمی درفرونشاندن این جنبش ایفا کردهاند. در این میان عوامل و عناصر بنیانی و اساسی این فرود و نشیب را درخود این جنبش نیز میباید جستجو کرد. به همین دلیل بررسی و بازنگری و واکاوی این جنبش به ویژه ویژگیها، دستاوردها، کاستیها و کجرویهای آن، و نیز نقش اپوزیسیون داخل و خارج کشور و دیگر گروههای اجتماعی مخالف حکومت اسلامی برای ادامه و پیروزی این جنبش اهمیت و ضرورتی حیاتی می یابند.
*****
گسترههای زیر می توانند نکتههای مورد بررسی و نقد این جنبش در شرایط کنونی قرار گیرند، زیرا موقعیت برای بازنگری، تأمل و آیندهنگری فراهم است.
۱- ویژگی های جنبش:
الف: آزادیخواهی و عدالتطلبی در معنای رفع تبعیضهای بیشمار حاکم در رژیم اسلامی.
ب: ضد دیکتاتوری ( ضد تمامیتخواهی و هژمونی حکومتی و نفی نظام جمهوری اسلامی. این جنبش ویژگی انقلابی داشت و دارد؛ (مثل خواست تغییر رژیم و جایگزینی ساختاری دموکراتیک در جامعه، اما به دلایل گوناگون در این مرحله به پیروزی منجر نشد)
ج: تکثر گرائی و غیرمتمرکز بودن این جنبش، و حضورفعالتر برخی استان ها مثل کردستان، بلوچستان و…و تاکید بر همبستگی اجتماعی و ملی از ویژگی های این جنبش بوده است.
د: زنان، جوانان، اقوام، دانشجویان و سلبریتیهای عرصهی هنر، فرهنگ و ورزش و به طور کلی اقشارمیانی و متوسط به بالا به عنوان نیروی اصلی جنبش بودند.
و: جنبش غیرمذهبی ( سکولار) و تجددخواهانه بود.
ر: جنبش نشانهی ریزش نسبی روانشناسی ترس از سرکوب بود.
ز: جنبشی مستقل، فرا جناحی و فرا حزبی و سازمانی، غیرمذهبی، ترقیخواهانه و سرنگونی طلب بود.
۲– دستاوردها:
الف: تقویت ذهنیت خواستار تغییرات بنیادی و آینده نگرانه در جامعه وتوسعه گفتمان براندازی.
ب: توجه نسبت به تبعیض های جنسیتی وحقوق و جایگاه زنان در جامعه
ج: تنوع کنشها وروشها – تاکتیک های تاثیر گذار و موفق ( به طور نسبی) اعتراضهای خیابانی، محلهمحوری، کنشهای فرهنگی و هنری- موسیقی، دیوارنویسی، گیسوبران و روسریسوزان، رقص و پایکوبی بر مزار عزیزان از دست رفته به جای نوحه خوانی و عزاداری شیعی و….
د :مطرح شدن هویت و خواست های اتنیکی و قومیتی و ژرفش همبستگی ملی
ذ: ایجاد تحرک و ژرفش همبستگی در میان مخالفان در داخل و اپوزیسیون در خارج کشور( موقت و گذرا- تداوم و گسست)
ر: این جنبش طولانی ترین جنبش آزادیخواهانه در طول بیش از ۴ دهه حکومت اسلامی است.
ز: یکی از اقدامهای صنفی و مدنی در این مقطع انتشار منشور ۱۲ ماده ایِ تعدادی از تشکل های صنفی و مدنی بود
۳– آسیب شناسی
عواملی که در فرونشاندن جنبش نقش داشته اند:
الف: گفتمان( شعار) جنبش. آیا گفتمان زن، زندگی، آزادی ظرفیت و توان ایجاد همبستگی فراگیر اجتماعی و ملی را دارد؟
دلایل محدود بودن حضور فعال گروه های اجتماعی شرکت کننده، به ویژه عدم حضور زحمتکشان و کارگران در این جنبش چیست؟
( روانشناسی شکست انقلاب بهمن، ترس از سرکوب و آینده ای ناروشن، شکاف نسلی، مشکلات معیشتی مردم و… )
ب: فقدان یک رهبری منسجم، جمعی و ملی و با برنامه در داخل و در خارج کشور (برای حال و آینده)
ج: ناروشنی سیاست های راهبردی ( در گستره مطالبات، تاکتیکهای مبارزاتی، تمهیدات روانشناسانه برای جلب گروه های اجتماعی گوناگون به عرصه مبارزه و… )
د: فقدان تشکیلات ( سازمان یافتگی)
و: نگاه غیرواقعی و خوشبینانه به ظرفیت و توان جنبش، تحلیل های ذهنی در بارۀ توازن قوا / و نگاه غیرواقعی و تحلیل های ذهنی از توان و وضعیت حکومت اسلامی ( پیامدهای برخوردهای توقع آفرین و خوشبینانه – نومیدی و افسردگی)
ر: عدم پیوند جامعه مدنی- تشکل های مدنی با جنبش
ز: کمبود منابع ( مالی، تجهیزات و…)
۴– اپوزیسیون داخل کشور
الف: اپوزیسیون در معنای تشکل های سیاسی با برنامه که برای کسب قدرت سیاسی مبارزه می کنند، در داخل ایران بسیار ضعیف و ناتوان اند، که دلایل آن روشن است.( سرکوب و اختناق از مهمترین عوامل اند، تشتت در شیوه و نیروهای مبارزه)
ب: محافل سیاسی و شخصیت های سیاسی که در داخل کشور به دنبال براندازی هستند عموما فاقد توانایی وتجربه و دانش سیاسی ضرورند و دچار همان مشکلاتی هستند که اغلب شخصیت های سیاسی جامعه ما به آن مبتلا هستند ( خودخواهی، خودمحوری، رهبرپنداری و….). اختلافنظر بین شخصیت ها و فعالان سیاسی تا حد ایجاد ناهماهنگی در اقدامات داخل کشور وجود داشت.
ج: گروه های اجتماعی مخالف حکومت اسلامی، بویژه بخشی از جوانان ( زن و مرد) بدون پشتیبانی اثر بخش از سوی جامعه مدنی و تشکل های مختلف صنفی و مدنی و دموکراتیک عناصر اصلی این جنبش بودند. درصد بسیار کمی از این جوانان تمایل یا وابستگی به تشکلها و محافل سیاسی داخل و خارج نشان دادند.
د: جنبش در داخل بدون رهبری منسجم و متمرکز و هماهنگ کننده بود.
ذ: جنبش فاقد سازمان پشتیبانی (لوجستیک) است.
۵– اپوزیسیون خارج از کشور
الف – اپوزیسیون پراکندۀ در خارج از کشور پس از آغاز اعتراضات در داخل کشور وارد میدان شد و نشان داد از تحولات درون جامعه بیخبر و عقب است.
ب- اپوزیسیون خارج کشور در حوزه های روشنگری ( افشاگری)، خبررسانی، جلب حمایت بین المللی و حمایت معنوی و سیاسی گام های ارزشمندی برداشت، اما به گونه ای موقت و مقطعی، تلاش هائی که در یکسالگی جنبش به نوعی شاهد فرونشستن آن بودیم.
ج – جنبش سبب شد تا بار دیگر ناتوانی اپوزیسیون در همکاری و نزدیکی مداوم و منسجم و با برنامه به یکدیگر عیان ترشود.
د- ضعفها و لغزش های اپوزیسیون در خارج از کشور بی شک بر روندهای جاری مبارزاتی تاثیرگذار بوده اند اما نقش تعیین کننده نداشته و نخواهند داشت. فرافکنی فرود و نشیبِ جنبش در داخل کشور به گردن ضعف ها و لغزش های اپوزیسیون در خارج کشور برخوردی غیرواقعی و غیر مسئولانه است.
و- اختلافنظر درداخل گروهها و احزاب و میان شخصیت ها سبب تداوم پراکندگی در میان اپوزیسیون خارج کشور شده است. در کوتاه مدت، امیدی به شکل گیری یک ائتلاف پایدار میان نیروهای اپوزیسیون نمی توان داشت و متاسفانه بسیاری از همکاری ها و نزدیکی ها شکننده اند. ( چرائی این نگاه نومیدانه روشن و قابل بحث و بررسی ست)
ر- بخش اعظم اپوزیسیون خارج از کشور با تحلیل ها و ارزیابی ها شتاب زده و دور از واقعیت های جاری در جامعه ( ذهنیگرائیهای آرمانحواهانه) با جنبش مواجه شدند.
۶– چه باید کرد؟
الف- تقویت اندیشه و باور به تغییر بنیادین در جامعه و پدید آوردن ساختاری دموکراتیک پس از سرنگونی حکومت اسلامی.
ب- تبلیغ و ترویج تاکتیک و استراتژی دوران گذار و دوران پس از سرنگونی جمهوری اسلامی به عنوان رویکردی اجتناب ناپذیر. تاکتیک ها و روشهایی که می باید با درک ظرفیت و توانائیمان در چارچوب کارآمدی، شناخت واقع بینانه از جامعه، توازن قوا و در پیوند و متناسب با شرایط و سیر تحولات جامعه اتخاذ شود.
جنبش از گذر تحقیق و آموزش می تواند برای مقاومت در برابر سرکوب، روش های تازه بیافریند. به هرحال جامعه ایران هم میتواند چون ملت های دیگری که در حکومت استبدادی و تمامیت خواه انقلاب کردند و به دموکراسی رسیدند، راه ها و شیوه هایی برای مهار سرکوب و دفع شر پیدا کند. که مهمترین روش در آموزش همگانی و نهادینه سازی شیوه های مبارزاتی درخور است. جنبش می تواند با حمایت نهادها و سازمان های بین المللی، و ارتباط متقابل با آن نهادها، برای مقابله با سرکوب، اقدام کند. جنبش می تواند از ظرفیت های رسانه های آزاد، برای اطلاع رسانی در مورد سرکوب و حمایت از فعالان جنبش، استفاده کند.
ج- علیرغم فضای نومیدی و یآس پس از فرونشستن موقت جنبش، تلاش در راستای ایجاد و گسترش همکاری، همگرائی و ائتلاف میان نیروها و شخصیت های سیاسی و مدنی می باید ادامه یابد. تجمیع در یک پارلمان موقت یا ستاد هماهنگی ( جبهه متحد ضد فاشیسم و نام های دیگر) درخارج کشور، و با در نظر گرفتن شرایط، در داخل کشور، حیاتی و ضروریست.
د- تلاش برای سامان یابی یک رهبری جمعی، منسجم و ملی، رهبری ای تصمیمگیرنده، با برنامهریزی و اراده مبارزان داخل و خارج از کشور، امر مهمی است که عملی نخواهد شد مگر با توافق جمعی احزاب، سازمان ها و افراد دموکراسی خواه . جنبش می تواند از ساختارهای دموکراتیک و غیرمتمرکز «ساختار افقی در کنار ساختار هرمی» بیشتر برای سازماندهی خود بهره برد. هم اکنون بسترسازی در رابطه با ساختار حزبی ضرورت دارد. (ساختار افقی مطلق، ناکافی وناکار آمد است. ما باید بر سازمان هرمی با ارتفاع کوتاه و برابری حقوقی رهبران و اعضا پافشاری کنیم. وگرنه تشکل و رهبری منسجم بسیار ضروری است.) جنبش می تواند از ظرفیت های سازمان های مردم نهاد و تشکل های اجتماعی، برای تقویت سازماندهی خود، استفاده کند.
و- در میهنمان یک دگرگونی (دگردیسی) فرهنگی، اجتماعی، نسلی و اعتقادی رخ داده است. با آگاهی و شناخت این تغییرات و کاربست درس ها و تجارب حاصل از بازنگری، نقد و آسیب شناسی جنبش، با اتکا به تحلیل ها و ارزیابی ها واقعی و اتخاذ روشهای سنجیده و منطبق بر واقعیتی قابل تغییر، می باید در راستای سرنگونی حکومت اسلامی که امری ست ممکن مبارزه کرد.
پیشنهادها، رهنمودها، و برنامه سوسیال دموکرات ها که رهنمودهایی با اتکا به واقعیت جاری درجامعه، عقلانیت و اعتدال سیاسی و تقویت جامعه مدنی ست و نیز شناخت و تدوین تاکتیک های مبارزاتی محله محور و مبارزه زحمتکشان، کارگران، کارمندان، دانشجویان و دیگر گروه های اجتماعی در محل کار، تحصیل و زندگی شان است را می توان دراسناد جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران نیز یافت:
۱ –“برنامه” جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
https://azadivaedalat.com/2021/12/04/pishnevis_book/
۲ -سند ” همکاری و ائتلاف” جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
۳ -اسناد و نظرات اعضای جمعیت مندرج در دفترهای سوسیال دموکراسی برای ایران( دفتر اول، دوم و سوم)
https://azadivaedalat.com/wp-content/uploads/2017/11/Azadi-va-Edalat-Book-1.jpg
۴– تحلیل ها و ارزیابیهای جمعیت از شرایط کنونی جامعه و جنبش ( سایت آزادی و عدالت اجتماعی)
https://azadivaedalat.com/2022/10/27/sdfi-ongoing-war-iran-our-analysis-duties/
https://azadivaedalat.com/2022/12/07/sdfi-17/
https://azadivaedalat.com/2023/02/04/sdfi-233/