
خلیل ملکی نخستین عصیان علیه استالین
هنوز هم در آهنی زندان جلوی چشمم است! وقتی که به زندان میرسیدیم آقای ملکی را صدا میکردند و یادم هست که همیشه به من هدیهای میداد؛ این هدیه شامل عروسکهای مرغ و خروس میشد که زندانیها با خمیر نان درست و رنگ میکردند. میدانیم که ملکی را چندین بار در زندان قصر به سلول انفرادی برده بودند، چون جزو نادر افراد 53 نفر بود که همیشه اعتراض میکرد؛ یکبار آقای ملکی مچ پایش را به من نشان داد که هنوز رد زنجیر روی پایش جامانده بود؛ یکبار برای من روایت کرد: «چند روزی که از سلول انفرادی میگذشت، متوجه شدم تازه واردی را به سلول کناری من آوردهاند. از زندانبان که درجه استواری داشت و مرد بدی هم نبود پرسیدم که جرم فرد سلول کناری من چیست؟ او پاسخ داد: آقای ملکی ایشان وکیل مجلس است و در سیاست دخالت کرده است!