
محمد نخشب و «سوسیال دموکراسی او»
از زمان انقلاب مشروطه که به تدریج شهری میشدیم نیاز به برنامه و قانون و حقوق بود و با درآمد نفت در شهر با زندگی مدنی با «برنامه» معطوف به توزیع برابر تا گرفتار «فساد گسترده» نشویم و از شعارها بگذریم که توجه نشد، امری که امروز همگان بر این فسادها اذعان دارند. تضادها و تناقضات فرهنگی و شکافهای اجتماعی امروز حاصل این فسادهای مانده از گذشته به خاطر «بیبرنامگی» است؛ که هر که آمد فقط نظرش به درآمد نفت بود. حزب توده هم نظرش با همه ادعاها به روسیه لنین و استالین که نوعی «استبداد ایدئولوژیک» بود. حتی فراتر خواستار «نفت شمال» برای روسیه بود تا به اصطلاح «توازن» با انگلیسها برقرار شود.